اصل علیت و جایگاه آن در فلسفه‌ی ابن‌سینا و حکمت صدرایی

مسئله­ی علیت و پرسش از چرایی امور جزو نخستین مسائلی است که ذهن هر متفکری را به تأمل واداشته‌‌است. ابن­سینا و ملاصدرا، به­عنوان دو فیلسوفِ ملتزم به اصل علیت، به‌طور مبسوط به این مسئله پرداخته­اند. ابن‌سینا مطابق نظام فکری و مبانی فلسفی خودْ اصل علیت را توجیه و تبیین‌می­کند. علیت در نگاه وی فرعِ بر پذ...

Full description

Saved in:
Bibliographic Details
Main Authors: کوکب دارابی, حامد علیزاده, اعظم سادات پیش بین
Format: Article
Language:Persian
Published: Imam Sadiq University 2025-02-01
Series:حکمت سینوی
Subjects:
Online Access:https://ap.isu.ac.ir/article_77549_72390bf2a4ca4ac7d58da31a32300a27.pdf
Tags: Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
Description
Summary:مسئله­ی علیت و پرسش از چرایی امور جزو نخستین مسائلی است که ذهن هر متفکری را به تأمل واداشته‌‌است. ابن­سینا و ملاصدرا، به­عنوان دو فیلسوفِ ملتزم به اصل علیت، به‌طور مبسوط به این مسئله پرداخته­اند. ابن‌سینا مطابق نظام فکری و مبانی فلسفی خودْ اصل علیت را توجیه و تبیین‌می­کند. علیت در نگاه وی فرعِ بر پذیرش کثرت و تباین پدیده‌ها با یکدیگر است؛ یعنی علت و معلول هریک دارای وجودی مستقلّ اند؛ زیرا ازنظرِ وی حقیقت معلولْ وجود رابطی و از نوع اضافه­ی مقولی است؛ درمقابلْ ملاصدرا با استفاده از مبانی حکمت متعالیه، با گذر از تشکیک وجود و برهانی نمودن نظریه­ی وحدت شخصی وجود، و با تحلیلی نو از اصل علیت، نظام تجلّی و ظهور را جایگزین‌می­نماید، حقیقت معلول را وجود رابط و از نوع اضافه­ی اشراقی قلمدادمی‌کند و آن را جلوه و شأنی از شؤون علت می­داند و برای آن هویتی جز مظهریت و فقر ذاتی و عین­الربط بودن به علت حقیقی‌ـ که عین غنا و بساطت است‌ـ قائل نمی­شود؛ بنابراین رابطه­ی خداوند با عالم هستی، از رابطه­ی علت و معلول، به رابطه­ی ظاهر و مظهر تبدیل‌می­شود. وی با سلب کثرات و معالیل از حقیقت وجود، برای توجیه کثرات عالم و نادیده نپنداشتن اصل علیتْ «کثرت ظهوری» را جایگزین «کثرت وجودی» نموده‌است.
ISSN:2538-5275
2538-5267